♫ بهشت آوا ♪



 دی 94 - غمکده
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



شده هرگز دلت مال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟
نگاهت سخت دنبال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

برایت اتفاق افتـاده در یک کافه ی ِ ابری
ته ِ فنجان ِ تو فال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟


خوش و بش کرده ای با سایه ی ِ دیوار وقتی که
دلت جویای ِ احوال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

چه خواهی کرد اگر هربار گوشــــی را که برداری
نصیبت بوق ِ اشغال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

حواس ِ آسمانت پرت روی ِ شیشــه های ِ مه
سکوتت جار و جنجال ِ کسی باشد که دیگر نیست

شب ِ سرد ِ زمستانی تو هم لرزیده ای هرچند
به دور ِ گردنت شال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

*******
*******************

*******
رسیدن سهم ِ سیب ِ آرزوهــایت نخواهد شد
اگر خوشبختی ات کال ِ کسی باشد که دیگر نیست

m






تاریخ : پنج شنبه 94/10/10 | 6:2 عصر | نویسنده : آرام | نظرات ()

و چـــون او رفــتــــ

 تمام آسمان پر شد از ابرهای تیره  

           که حتی نگاه گردن به آنها وحشتی

                                     در سینه می افکند


و هنوز دلی تنها و غمگین در انتظار نگاه مهربانش به سوگ نشسته


  و دیده ای هرشب به حرمت آن مسافر

                      اشکهایش را نثار گونه اش میکند

                                 و باز در انتظار آمدن هیچ می ماند

                                   وهنوز قلبی برای رسیدن به عشق می تپد


و همچنان جز عشق حدیثی برای زندگی وجود ندارد.

m






تاریخ : سه شنبه 94/10/8 | 9:42 عصر | نویسنده : آرام | نظرات ()


به تب و لرز تلخِ تنهایی، به سکوتی که نیست عادت کن!
 درد وقتی رسید وُ فرمان داد، مثل سرباز خوب اطاعت کن
 
سعی کن وقتِ بی کسی­هایت، گاه لبخند کوچکی بزنی
 فکر فردای پیری­ات هم باش، گریه هم می­کنی قناعت کن
 
زندگی می­رود به سمت جلو، تو ولی می­روی به سمتِ عقب!
 شده­ ای عضوِ«تیمِ تک نفره»،پس خودت از خودت حمایت کن

 
بینِ تن­ های خالی از دلِ خوش، هی خودت را بگیر در بغلت
 دزدکی با خودت برو بیرون، و به تنهایی­ات خیانت کن!
 
گرچه خو کرده ­ای به تنهایی،گرچه این اختیار را داری
 گاه و بیگاه لذت غم را با «رفیقانِ دوست» قسمت کن
 
شعر، تنها دلیلِ تنهایی­ست؛هر زمان خسته شد دلت، برگرد
ماشه را سمتِ دفترت بچکان، شعر را تا همیشه راحت کن

m






تاریخ : سه شنبه 94/10/8 | 1:7 صبح | نویسنده : آرام | نظرات ()

سلام بهونه ی قشنگ من برای زندگی
  آره بازم منم همون دیونه همیشگی

 فدای مهربونیات چه میکنی با سرنوشت
دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت

 حال منو اگه بخوای رنگ گلای قالیه
 جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه


ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه
از غصه هام هرچی بگم جون خودت بازم کمه
 
دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون
فریاد زدم یا تو بیا یا منو پیشت برسون


فدای تو نمیدونی بی تو چه دردی کشیدم
 حقیقتو واست بگم به آخر خط رسیدم
 
رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شدو قسمت من آوارگی

نمیدونی چقدر دلم تنگه برای دیدنت
برای مهربونیات ، نوازشات ، بوسیدنت
 
به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته ؟
یه قلب تنها و کبود هلاک یک نگاهته ؟

*******

*******

راستی دیروز بارون اومد من و خیالت تر شدیم
رفتیم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شدیم


از وقتی رفتی آسمونمون پر کبوتره
زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بد تره

غصه نخور تا تو نیای حال منم اینجوریه
سرفه های مکررم ماله هوای دوریه

گلدون شمعدونی مونم عجیب واست دلواپسه
مثه یه بچه که باره اوله میره مدرسه

تو از خودت برام بگو، بدون من خوش میگذره؟
دلت مخواد میومدم یا تنها رفتی بهتره ؟
*******
*******
عکسای نازنین تو با چند تا گل کنارمه
یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه
 
تنها دلیل زندگی با یه غمی دوستت دارم
 داغ دلم تازه میشه اسمتو وقتی میارم
 
وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر؟
مگه نگفتم چشماتو از چشم من هیچوقت نگیر؟
 
حرف منو به دل نگیر همش ماله غریبیه
تو رفتی من غریب شدم چه دنیایه عجیبیه

*******
*******
اگه بخوام برات بگم شاید بشه صدتا کتاب
 که هر صفحش قصه چندتا درده و چندتا عذاب

 
میگم شبا ستاره ها تا میتونن دعات کنن
  نورشونو بدرقه پاکی خنده هات کنن
 
یه شب تو پاییز که غمت سر به سر دل می ذاره
 منم همون کسی که بیشتر از همه دوست داره

m






تاریخ : جمعه 94/10/4 | 11:56 عصر | نویسنده : آرام | نظرات ()
       

.:
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 42970

کد حباب و قلب

تصاویر زیباسازی

جاوا اسکریپت