♫ بهشت آوا ♪



 فاصله - غمکده
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاهد مرگ غم انگیز بهارم، چه کنم؟

ابر دلتنگم، اگر زار نبارم چه کنم؟

 

نیست از هیچ طرف راه برون شد زشبم

یاد چشمان تو گردیده حصارم چه کنم؟

 

از ازل ایل وتبارم همه عاشق بودند

سخت دلبسته ی این ایل وتبارم چه کنم؟

 

من کزین فاصله غارت شده ی چشم توام

چون به دیدار تو افتد سرو کارم چه کنم؟

 

یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است

 

میله های قفسم را نشمارم چه کنم؟!

m






تاریخ : جمعه 95/1/20 | 2:22 صبح | نویسنده : آرام | نظرات ()

حال من حال و روز خوبی نیست 
خسته ام، خسته او نمی فهمد
این طبیعی ست ببر زخمی را 
ببرِ روی پتو نمی فهمد

***
بین ما مرز درد فاصله بود 
مثل یک رشته کوه پیوسته 
مثل یک صهیونیست غمگین که 
به زنی توی غزه دل بسته
***
زندگی در لباس شعبده باز 
سر گرفت و کلاه را پس داد 
در ازای جهان رنگارنگ 
دست اخر سیاه را پس داد
***
من به پایان خویش معترفم 
جفت پرواز او نخواهم شد 
من همین جوجه اردک زشتم
حتم دارم که قو نخواهم شد
***
خسته ام مثل تیربار از جنگ 
مثل تیغ غلاف گم کرده 
مثل مردی که نصف دینش را 
در میان طواف گم کرده
***
حال من حال تخت جمشید است 
حال یک مرزبان ایرانی ست 
آخرین تیر آخرین سرباز 
آخرین لحظه قبل ویرانی ست
***
ترس قبل از شکست را تنها 
مرد در حال جنگ می فهمد 
حال یک کوه رو به ریزش را 
اولین خرده سنگ می‌فهمد
***
زندگی! روزهای خوبت هم 
مثل این شعر تلخ و دلگیرند 
قبل رفتن فقط بلندم کن 
عاشقان ایستاده می میرند!!!

m






تاریخ : جمعه 94/10/11 | 3:37 عصر | نویسنده : آرام | نظرات ()
       

.:
امکانات وب


بازدید امروز: 24
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 44878

کد حباب و قلب

تصاویر زیباسازی

جاوا اسکریپت